استفاده از كاريكارتور در جريان القاي اهداف زيست محيطي
(ارايه شده به همايش بين المللي يادگيريهاي غيررسمي)
خلاصه مقاله
محسن سالاري (1385) در مقاله "استفاده از كاريكارتور در نظام آموزشي" كه به همايش نوآوريهاي آموزشي ارايه كرده است، خاطرنشان مي سازد، وي در جريان تدريس خود در دوره راهنمايي، در عمل شاهد اضطراب دانش آموزانش در ايام امتحانات، بوده است. از اين رو، وي براي كاهش اضطراب دانش آموزانش در جريان امتحانات، تلاش كرده است تا با طرح سوالهاي امتحاني خويش به صورت كاريكاتور، از اضطراب مخربي كه مانع عملكرد مناسب و بهينه دانش آموزان در روند امتحان مي گردد، بكاهد.
سالاري در بررسي كه به شيوه اقدام پژوهي در سطح دانش آموزانش انجام داده است، گزارش مي كند كه اقدام وي مبني بر طرح سوالهاي امتحاني به شيوه كاريكاتوري و طنزآميز، حاوي تاثيري آرامش بخش و شادي آفرين، در دانش آموزان مي باشد.
نگارنده با هدف معرفي و القاي اهداف زيست محيطي به دانش آموزان، با الهام از تجربه اخير، پس از بررسي ادبيات آموزشهاي مبتني بر كاريكاتور در سطح جهان، به تدوين برخي از راهكارهاي آموزش اهداف زيست محيطي با استفاده از كاريكاتور در سطح دانش آموزان راهنمايي و دبيرستاني زده است كه در متن مقاله، تشريح گرديده اند.
كليد واژه ها: زيست محيط- آموزشهاي زيست محيطي- كاريكارتور.
مقدمه
مقاله حاضر، پس از به دست دادن دورنمايي از مساله بحران محيط زيست در سطح جهان و ايران، با اشاره به نوآوري يكي از معلمان راهنمايي، از آموزش غير رسمي مفاهيم زيست محيطي با كاريكاتور، در جريان آموزش وي، ياد كرده است.
آغاز بحران محيط زيست
طي دهه هاي اخير، با وقوع برخي از بحرانهاي زيست محيطي آمده، توجه بشر بيش از پيش به اين مساله جلب شده است.
افزايش بي رويه جمعيت، انقراض گونه هاي متعددي از حيوانات، پرندگان و گياهان، آلودگي آبهاي زيرزميني، رودخانه ها، درياچه ها و حتي اقيانوسها، كمبود آب شيرين، آلودگي هوا، ريزش بارانهاي اسيدي، از بين رفتن لايه ازن، گرم شدن كره زمين به سبب افزايش گازهاي گلخانه اي، از بين رفتن جنگلها، گسترش بيابان زايي و كمبود خاك مرغوب، تغييرات آب و هوايي، آلودگي خاك، رو به اتمام نهادن برخي از منابع طبيعي ودفع زباله هاي سمي، برخي از بحرانهاي زيست محيطي هستند كه جهان ما با آن، روبروست.
در دهه 1930، اوزبورن[1] با انتشار اثري با عنوان "سياره غارت شده ما"، اولين هشدار در جهت تخريب زيست محيط را مطرح ساخت ( افراسيابي[2]، 2003). بيست سال پس از نشر اثر اوزبورن، راشل كارسون كتاب "بهار خاموش[3]" خود را منتشر ساخت و در آن نسبت به بحرانهاي زيست محيطي كه بشر با آن روبروست، هشدار داد. همزمان با اثر كارسون، بروز برخي از حوادث بزرگ زيست محيطي، از قبيل نشت نفت در سواحل جنوبي كاليفرنيا و ماساچوست و اعلان پر سر و صداي تهديد انقراض بسياري از گونه ها از جمله بالن، فيل و پرندگان آواز خوان (گنجشگ سانان)، در آغاز دهه 1970ميلادي، مساله محيط زيست و اكولوژي، به صورت موضوعي فراگير درآمد.
با طرح بحران محيط زيست، دو گروه محيط گرايان يا طرفداران حفظ محيط زيست، و توسعه گرايان يا طرفداران توسعه، به مباحث زيست محيطي، توجه نشان دادند. محيط گرايان بر اين اعتقاد بودند كه اگر مردم نظر خود را نسبت به محيط زيست تغيير ندهند، جهان نابود خواهد شد. اما توسعه گرايان بر اين باور بودند كه سلامت اقتصادي- اجتماعي و پيشرفت، شرط رفاه مردم و شكوفايي تمدن است. از نظر آنان، محيط گرايان با بزرگنمايي هايي كه در زمينه بحران محيط زيست داشتند، بنيانهاي تمدن بشري را با خطر مواجه مي ساختند.
اما چند صباحي بيشتر از تضاد و تعارض محيط گرايان و توسعه گرايان نگذشت كه دوگانگي پيشين، جاي خود را به نوعي از وحدت داد و اين عقيده خود را به شكل برجسته اي به نمايش نهاد كه محيط گرايي و رشد اقتصادي، ذاتا" در تضاد با يكديگر قرار ندارند (بوتكين[4] و كلر[5]، ؟، ترجمه وهاب زاده، 1385).
بحران جهاني زيست محيطي
برخي از پژوهشگران از رسيدن رشد جمعيت به خم منحني J شكل يا منحني تصاعدي افزايش جمعيت، ياد مي كنند. منحني J شكل، منحني حاصل از يك تصاعد هندسي است. به اين معنا كه هر سيستمي كه با دو برابر شدن رشد مي كند (مانند 1 ، 2، 4، 8، 16، 32، و الي آخر)، يكي منحني J شكل، پديد مي آورد. شايد در ارقام اوليه، افزايش حاصل، چندان محسوس نباشد؛ ولي با رسيدن به خم منحني، ناگهان اعداد حاصل، حالت صعودي و بسيار فزاينده به خود خواهند گرفت، در حال حاضر افزايش جمعيت كره زمين، به حدود خم منحني J شكل رسيده است ( ميلر[6]، ؟، ترجمه مخدوم، 1384).
در اواخر قرن بيستم، جهان شاهد چشمگيرترين رشد جمعيت در طول تاريخ حيات بشر، بود. به اين معنا كه فقط ظرف 35 سال، جمعيت جهان به بيش از دو برابر افزايش يافت و از رقم 5/2 ميليارد نفر به بيش از 5/5 ميليارد نفر رسيد (بوتكين و كلر، ؟، 1385) و پيش بيني مي شود كه طي هر دو تا سه دهه، جمعيت جهان، به دو برابر رقم پيشين، افزايش يابد.
استفاده مفرط بشر از منابع طبيعي، وي را در عمل با يك منحني J شكل ديگر، در زمينه بهره گيري از منابع مورد نياز موجود زنده، جامعه و يا بوم، روبرو ساخته است.
ملل ثروتمند غرب (به اضافه ژاپن و روسيه) با دارا بودن قريب يك چهارم جمعيت جهاني، از 80% منابع طبيعي جهان، استفاده مي كنند و ايالات متحده، تنها با داشتن 5 درصد از جمعيت جهان، حدود يك سوم منابع طبيعي جهان را مورد استفاده قرار مي دهد.
مطالعات انجام گرفته، دلالت بر آن دارند كه سيستم اكولوژي جهان، فقط كفاف زندگي نيم ميليارد نفر را به سبك زندگي پرمصرف غربي مي دهد، در صورتي كه امروزه، حداقل يك ميليارد نفر به سبك غربي، زندگي مي كنند و اين تعداد به سرعت رو به افزايش است (دبيرسياقي، 1383). در عين حال كشورهاي فقير و متوسط اميدوارند به ثروت بيشتري دست يابند، از اين رو استفاده بيشتر از منابع خود را در دستور كارشان قرار داده اند و به اين ترتيب، در عمل فشارهاي شديدي روي منابع غذايي، انرژي، چوب، فلزات و ساير منابع حساس و مورد نياز، وارد مي آيد.
افزايش جمعيت از سويي و ارتقاي ميزان مصرف سرانه انسانها در جوامع مختلف از سوي ديگر، منجر به افزايش آلودگي[7] مي شود و آلودگي با ايجاد تغيير نامطلوب در خواص فيزيكي، شيميايي و زيستي هوا، آب يا زمين، باعث به خطر انداختن سلامت، بقا و فعاليتهاي انسان يا ساير موجودات زنده، مي گردد.
بررسيهاي موجود، دلالت برآن دارد كه علاوه برمنحني هاي J شكل افزايش جمعيت و افزايش مصرف، بشر با يك منحني J شكل در زمينه آلودگي محيط زيست خود روبروست (ميلر، ؟، ترجمه مخدوم، 1384).
آلودگيهايي كه بشر در آب، هوا، خاك و صوت ايجاد كرده است، تنها در محيط منشاء آلودگي، باقي نمانده، به كشورهاي مجاور و يا حتي در كل كره زمين، پخش مي شوند. به عنوان مثال، گازهاي مضر حاصل از فعاليت كارخانه هاي صنعتي، وسايل نقليه موتوري، سم پاشي و نظاير آنها، هوا را آلوده كرده، توسط باد به ساير نقاط زمين منتقل شده، ضمن تخريب لايه ازن، با بارندگي اسيدي، بر روي زمين برگشته، اسباب آلودگي خاك و آب را فراهم مي آورند، خاك آلوده گياه و گياه آلوده، انسان و حيوان را تحت تاثير قرارداده، نتايج نامطلوبي از خود برجاي مي گذارند (دبير سياقي، 1385).
همزمان از وسعت جنگلها كه ششهاي طبيعت هستند، كاسته مي شود؛ صحراها افزايش پيدا كرده اند؛ آبهاي زيرزميني، رودخانه ها، درياچه ها و حتي اقيانوسها، آلوده شده و سيستم اكولوژي آنها در حال تخريب است. از تعداد گونه هاي حيوانات، پرندگان، گياهان و ديگر موجودات زنده به علت آلودگي و نامساعد شدن محيط زيست، كاسته شده است و از سال 1997 تاكنون، بيش از 1080 گروه گياهي و جانوري در امريكا به عنوان گونه هاي تهديد شده يا در معرض خطر، دسته بندي شده اند (كريم زادگان، 1382) و برخي از منابع طبيعي، رو به اتمام قرار گرفته اند.
بحران زيست محيطي در ايران
در تقسيم بندي مشكلات محيط زيست، معمولا" از سه دسته از مشكلات ياد مي شود. مشكلات ناشي از افزايش جمعيت، پيامدهاي فنآوري و الگوي مصرف.
بررسي آمارهاي موجود در زمينه افزايش جمعيت در كشور ايران، حكايت از آن دارد كه جمعيت ايران در يك مقطع 40 ساله از 16 ميليون نفر (در سال 1950)، به 57 ميليون نفر (در سال 1990) رسيده است و با ادامه همين روند، در سال 2030 به رقم 183 ميليون نفر، افزايش خواهد يافت (بوتكين و كلر، ؟، ترجمه وهاب زاده، 1385).
استفاده بي رويه از ساير منابع طبيعي در ايران، در ابعاد مختلفي قابل ملاحظه اند. به عنوان مثال، در فاصله سالهاي 1375-1340، يعني در فاصله 35 سال، بيش از نيمي از جنگلهاي كشور نابود شده، به تبع آن، گونه هاي زيادي از جانوران، منقرض گرديده اند؛ و در حالي كه مراتع كشور بيش از 16 ميليون واحد دامي را نمي توانند تغذيه كنند، 60 ميليون واحد دامي، به چرا در مراتع ايران مشغول هستند كه چراي بيش از سه برابر ظرفيت مراتع، به تخريب آنها خواهد انجاميد (عسگري، 1378).
فرسايش بسياري از زمينهاي كشاورزي از سويي و افزايش بيابانها از سوي ديگر، از ديگر مشلات زيست محيطي ايران به شمار مي آيند. و اينها همه در حالي است كه اولا" قوانين فقهي و ثانيا" قوانين موجود، در زمينه مسايل محيط زيست، با نواقص قابل ملاحظه اي روبرو هستند (علوي، 1378؛ فرمحمدي و علويان، 1378).
در ارتباط با فن آوريها نيز اگرچه ايران از فن آوريهاي گسترده مانند كشورهاي غربي، برخوردار نشده است، اما به دليل پرداخت بيش از چهل هزار بيليارد ريال يارانه سوخت توسط دولت (خاتمي، 1378)، انرژي ارزان قيمت فسيلي در اختيار مردم و صنايع قرار گرفته، سبب شده است صنايع ايران، به ميزان زيادي متكي به اين عامل شده، اصولا" توجيه اقتصادي برخي از صنايع، مبتني بر وجود سوختهاي فسيلي و ارزان قيمت باشد. توجه اندك به تبعات آلوده كننده بودن بسياري از صنايع مبتني بر سوختهاي فسيلي، مشكل ديگري است كه در سطح جامعه ايران، ملاحظه مي شود (بوتكين و كلر، ؟، ترجمه وهاب زاده، 1385).
همزمان با افزايش آلودگيهاي ناشي از سوخت ارزان قيمت فسيلي، جنگلهاي ايران كه نقش قابل توجهي در تصفيه هوا دارند، بشدت دستخوش بهره كشي شده، بسرعت در حال نابود شدن هستند. به اين معنا كه طي بيست سال گذشته فقط از وسعت جنگلهاي شمال ايران، بيش از يك ميليون هكتار، كاسته شده است (نصيري سواد كوهي، 1378) و اين روند با سرعت انهدام صدهزار كيلومتر مربع جنگل در سال ادامه دارد (فرمحمدي، علويان، 1378).
در ارتباط با الگوي مصرف نيز بايد اذعان داشت، اگرچه در گذشته، خصايص نيكويي همچون صرفه جويي، پرهيز از اسراف و تبذير و مصرف اندك و استفاده از وسايل بومي، در دستور كار مردم ايران قرار داشت؛ اما در حال حاضر، از ويژگيهاي ارزشمندي چون پرهيز از اسراف، با عنوان خِست در جامعه ياد مي شود. مصرف سرانه سوخت در ايران يكي از بالاترين ركودهاي جهاني است و مثلا" ايران كه يك بيستم چين جمعيت دارد، سوختي معادل نصف كشور چين را مصرف مي كند (خاتمي، 1380) و چنانچه اين روند هرچه سريعتر اصلاح نشود، در آينده نزديك، ايران از يك كشور صادر كننده نفت، به كشور وارد كننده نفت، بدل خواهد شد.
توجه به آموزشهاي زيست محيطي
در سطح جهان، توجه به آموزشهاي زيست محيطي، به مثابه يك درس مهم در برنامه درسي برخي از كشورهاي جهان ظاهر شده است. گزارش انجمن ملي آموزش امريكا (2001)، حكايت از آن دارد كه مساله حفظ محيط زيست و نگرش به آن، به مثابه مساله اي فراملي، از جمله رويكردهاي جديدي است كه در محتواي جديد كتابهاي درسي، مورد توجه قرار گرفته است.
روت[8] (2002) در گزارشي كه از مدارس اونتاريوي[9] كانادا ارايه ميكند، بيان مي دارد كه در اين مدارس، واحد آموزش محيط زيست ارايه شده، در جريان درس مزبور، معلمان مي كوشند تا به دانش آموزان، چگونگي جلوگيري از اتلاف انرژي و بازيافت زباله را ياد داده، آنان را به حفظ فضاي سبز مدرسه و اطرافشان، تشويق كنند.
با وجود تهديدهاي فزاينده زيست محيطي كه متوجه جهان و بالطبع كشور ما است، تاكنون نظام آموزشي ايران، تمهيد خاصي را در زمينه ورود مباحث زيست محيطي به مباحث درسي، نيانديشيده است.
اما بررسيهاي پژوهشگر در سطح نوآوران آموزشي ايران، حكايت از آن دارد كه معدودي از نوآوران آموزشي ايران، با عطف توجه به مسايل زيست محيطي، درصدد برآمده اند تا در مباحث درسي يا فوق برنامه مدرسه شان، به طرح مسايل زيست محيطي، بپردازند.
محسن سالاري (1380)، معلم يكي از مدارس راهنمايي يزد، كوشيده است تا در مباحث درسي و امتحانات خويش، با استفاده از كاريكاتور، به طرح برخي از مسايل زيست محيطي پرداخته، اهميت آن را براي شاگردانش، تبيين كند.
اقدام سالاري از اين جهت قابل توجه است كه اولا" وي در حالي كه نظام آموزشي به شكل رسمي، توجهي به مسايل زيست محيطي نداشته است، در كلاسهاي درسي خويش به شكل غيررسمي، به اين مساله توجه كرده است. ثانيا" بررسي ادبيات جهان در زمينه كاريكاتور، حكايت از آن دارد كه تاكنون مباحث زيست محيطي با استفاده از كاريكاتور، در سطح مدارس جهان، مطرح نشده اند.
هيتزمن[10] (1998) در مقاله "استفاده از كاريكاتورهاي سياسي در جريان تدريس تاريخ"، ضمن ارايه تاريخچه اي از كاريكاتورهاي سياسي، خاطرنشان مي سازد كه از مقوله كاريكاتور و كاريكاتورهاي سياسي، ميتوان در تدريس درس تاريخ، سود برد. از سوي ديگر وي با تاكيد اين كه كاريكاتور ضمن تسهيل تدريس معلمان تاريخ، اسباب كنجكاوي و ترغيب هرچه بيشتر دانش آموزان، نسبت به درس تاريخ را فراهم آورده، بر عمق و ميزان تفكر انتقادي دانش آموزان مي افزايد، از ارزشهاي كاريكاتور ياد ميكند.
اسميت[11] (1979) با گزارش بي علاقگي برخي از دانش آموزان نسبت به انجام فعاليتهاي هنري، از برخي از تمهيدها، مانند استفاده از رقابت در تهيه كاري خلاق و پيش گرفتن تهيه كاريكاتور براي ترغيب بيش از پيش شاگردان به سمت مباحث و فعاليتهاي هنري، ياد كرده، به پيشنهاد آنها مي پردازد.
گرين برگ[12] (1999) در يك كتاب كمك آموزشي رياضي كه براي كودكان كلاسهاي سوم تا ششم دبستان، تهيه كرده است؛ با استفاده از تصاوير كارتوني، درصدد آموزش مفاهيم رياضي ضرب، تقسيم، كسر، اندازه گيري و نظاير آنها، برآمده است.
گولسون[13] (1977)، در مقاله اي كه با عنوان "كارتون در كلاس درس: منبعي گسترده اما ناشناخته"، تهيه كرده، پيشنهاد كرده است كه از كاريكاتور به عنوان يك ابزار آموزشي مفيد، در جريان تدريس درس علوم اجتماعي دبيرستان، استفاده شود و دانش آموزان با كشيدن كاريكاتور براي نمايش مسايل مورد توجهشان از سويي و تهيه زيرنويس براي كاريكاتورهاي تهيه شده توسط دوستانشان، برعمق يادگيريهايشان در زمينه مسايل اجتماعي، بيافزايند.
مقاله ديگري كه ذيل عنوان "استفاده از كاريكاتور براي آموزش علوم اجتماعي"، در مجموعه مباحث راهنماي معلمان (1994)، نشر يافته است؛ ضمن طرح معيارهاي يك كاريكاتور خوب، نظير عطف توجه به اخبار و مسايل مهم روز، تحريك ذهني مخاطب و ترغيب وي به وارد شدن و ادامه دادن بحث موردنظر، خاطرنشان ساخته است كه معلمان مي توانند با جلب توجه شاگردان به كاريكاتور، و ارايه اطلاعات اوليه به آنها جهت تهيه يك كاريكاتور خوب، آنان را تشويق كنند كه بتوانند كاريكاتورها را بهتر فهم كرده، به خواندن آنها بپردازند و در جريان مباحث درسيشان، از كاريكاتورها، استفاده لازم را به عمل آورند.
محسن سالاري كه از سال 1377 به عنوان دبير حرفه و فن مدرسه راهنمايي صالحي زاده يزد، در اين مدرسه مشغول به كار شده است، در برخورد با خلاءهاي گسترده اي كه در جريان آموزش دانش آموزان مدرسه مشاهده مي كرد، با هدف كاستن از خلاهاي مزبور، به شكل مقدماتي به طرح سوالهاي كاريكاتوري در تكاليف نوروزي دانش آموزان و سپس تهيه سوالهاي امتحاني كاريكاتوري، روي آورد.
وي با گسترش تدريجي ايده ذهني خودش، با تسري دادن كاريكاتور به عرصه هاي مختلف آموزشي، در عمل با طرح برخي از مفاهيم زيست محيطي در تكاليف پيش گفته، به شكل غيررسمي، درصدد آموزش و القاي مفاهيم و اهداف زيست محيطي، به دانش آموزانش برآمده، كوشيده است تا در جريان مباحث آموزشي كلاس، دست به طرح مباحث زيست محيطي نيز بزند. موارد زير، نمونه اي از تكاليف درسي و سوالهاي امتحاني سالاري هستند كه ضمن انجام اهداف آموزشي موردنظر، عمل به آموزش مسايل زيست محيطي نيز مي پردازند: روی لینک های زیر کلیک کنید...
* حرفه و فن اول راهنمایی - خرداد ۸۲ - صفحه 1 - صفحه 2 - صفحه 3
* حرفه و فن دوم راهنمایی - خرداد۸۲ - صفحه 1 - صفحه 2 - صفحه 3
* حرفه و فن سوم - دی۸۳ - صفحه 1 - صفحه 2
* حرفه و فن سوم - بهمن ۸۵ - صفحه 1 - صفحه 2
* سوال دی ماه ۸۹ - حرفه و فن 1 و حرفه و فن 2
نتيجه
مساله بحران محيط زيست، مساله اي قابل توجه در سطح جهان و در سطح كشور ما است و عطف توجه به آن از ضرورت تامي برخوردار است و در صورت تاخير و تعلل در پرداختن به اين مساله، آسيبها و خسرانهاي جدي و بعضا" غير قابل جبراني به منابع طبيعي و محيط زيست كشور (و جهان)، وارد خواهد آمد.
با وجود عدم توجه اولياي، نظام آموزشي كشور به مساله محيط زيست، برخي از معلمان مبتكر و نوآور، به مساله زيست محيط، توجه نشان داده، كوشيده اند تا اگرچه اين مساله به شكل رسمي در نظام آموزشي مدارس جايي ندارد، به شكل غيررسمي هم كه شده است، مسايل زيست محيطي را مورد عنايت و توجه خود قرار دهند.
سالاري (1380)، از جمله معلماني است كه در اين راستا گام برداشته، با استفاده از كاريكاتور در طرح مباحث آموزشي خويش، به طرح برخي از مباحث زيست محيطي نيز دست زده است كه اين مساله با توجه به ادبيات موجود در جهان نيز كاري نو و بي سابقه است.
مقاله حاضر، با معرفي كاريكاتور به مثابه يك آموزش غيررسمي در جريان القاي اهداف زيست محيطي، عطف توجه ديگر معلمان و نظام آموزشي را به اين مساله خواستار شده است و از تحقق اين معنا، به عنوان يك نوآوري آموزشي قابل تامل و تعمق، ياد كرده است.
مآخذ:
بوتكين، دانيل و كلر، ادوارد (؟). شناخت محيط زيست. ترجمه عبدالحسين وهاب زاده. 1385. مشهد: جهاد دانشگاهي.
خاتمي، سيد محمد (1378). تحقيقات براي بسط بينش محيط زيستي. مجموعه مقالات همايش اسلام و محيط زيست. تهران: سازمان حفاظت از محيط زيست.
خاتمي، سيد محمد (1380). اديان، عرصه اصلي گفت و گو براي كاهش بحرانهاي زيست محيطي. در مجموعه مقالات همايش بين المللي محيط زيست، دين و فرهنگ. خرداد 1380. تهران: سازمان حفاظت از محيط زيست.
سالاري، محسن. (1385). كاربرد تصوير، طنز و كاريكاتور در طراحي سوالهاي حرفه و فن سال اول و دوم راهنمايي. خلاصه مقالات همايش نوآوريهاي آموزشي. دي ماه 1385. پژوهشكده نوآوريهاي آموزشي آموزش و پرورش.
دبير سياقي، سيد منوچهر (1383). بحران محيط زيست. قزوين: حديث امروز.
علوي، محمد يوسف (1378). معرفي اجمالي برخي از مباني فقهي حرمت و ممنوعيت تخريب محيط زيست. مجموعه مقالات همايش اسلام و محيط زيست. تهران: سازمان حفاظت از محيط زيست.
عسگري، فريدون (1378). منابع طبيعي از ديدگاه قرآن و احاديث. مجموعه مقالات همايش اسلام و محيط زيست. تهران: سازمان حفاظت از محيط زيست.
فرمحمدي، سيف الله و علويان، زهرا (1378). حفاظت از اكوسيستم هاي طبيعي و قوانين اسلام. مجموعه مقالات همايش اسلام و محيط زيست. تهران: سازمان حفاظت از محيط زيست.
كريم زادگان، حسن (1382). مباني اقتصاد زيست محيط. تهران: نقش مهر.
ميلر، جي. تي (؟). زيستن در محيط زيست. ترجمه مجيد مخدوم. چ 9. 1384. تهران: دانشگاه تهران.
نصيري سوادكوهي، فتوت (1378). حمايت از حقوق محيط زيست مردم. مجموعه مقالات همايش اسلام و محيط زيست. تهران: سازمان حفاظت از محيط زيست.
Afrasiabi, Kaveh, L. (2003). Toward an Islamic Ecology. In Foltz, R. C. ; Denny, F. M. & baharuddin, A. (Eds.). Islam and ecology. (pp. 281-298). U. S.: Harvard university.
National education association. (2001). Innovators. NEA today. Vol.19. n7.20-21.
Root, E. (2002). Greening the Toronto district school board. Pathways: The Ontario journal of outdoor education; v14 n2 p30-31 Spr.
دنیای حرفه و فن www.herfe-rszy.blogfa.com
منبع: کتاب آموزش غیر رسمی ، دکتر مرتضی منطقی
عضو هیات علمی و استاد یار دانشگاه تربیت معلم
برچسبها: دکتر مرتضی منطقی, طنز, کاریکاتور, نظام آموزشی


